آنكه در محفل عشاق عيان می گردد
|
ناله ها بود كه در سينه نهان می گردد
|
|
سینه در ناله كه هيهات ازاين چرخ فلك
|
برچه حكمی است كه دربادزمان ميگردد
|
|
خواهش و بندگی ما به چه كاری آيد
|
هر چه تقدير سرائيده همان می گردد؟
|
|
راه خود گير كه در سينه پر آتش تو
|
پرسش ياوه سرا هيزم جان ميگردد
|
|
شبه و بختك هايل نبود نور اميد
|
كه به هررنگ و ريا گرگ جهان ميگردد
|
|
قدح و باده بياور كه در اين كنج حزين
|
دل عشاق از آن شرحه امان ميگردد
|
|
برسان بار خدايا كرمی از در غيب
|
به جفا پشت شبابی كه كمان ميگردد
|
|
چه غريب است كه در گلشن باغ رضوی
|
سمن و برگ و چمن؛ زار و فغان ميگردد
|
|
تومپندار كه"همتاسه" دمی خوش باشد
|
آب سيلی است كه درديده روان ميگردد
|
|