در آتش نگاهت ؛ سوزد دل غمينم
|
روزم دگر سياه و تلخی در انگبينم
|
|
****
|
|
اي يار مرهمي ده؛ بر قلب التفاتي
|
در بوي نرگس تو با غصه مي نشينم
|
دروا بود دل من بر ديده نيست سويي
|
غير از نگار زيبا ؛ ديگر كسي نبينم
|
شايد كه قلب زارم بااين شرر بسوزد
|
آوخ كه يار زيبا ؛ غافل شد و همينم
|
|
****
|
|
در حسرت وصالش منظومه ها سرودم
|
شايد "فرانك" من گلشن كند زمينم
|
|
|
3 مرداد ماه 88
|
|